۞ نسیم صبــــــا ۞

تو ای نسیم صبا بر به یار ما پیغام*****که چشم ما به رهت شد در انتظار سپید

۞ نسیم صبــــــا ۞

تو ای نسیم صبا بر به یار ما پیغام*****که چشم ما به رهت شد در انتظار سپید

*درس هایی از زندگی شهید بهشتی (۲)*

 

نمونه ای از حلم و بردباری شهید بهشتی در بر خورد با دیگران

 

 

شهید مظلوم آیت الله بهشتی از جمله اشخاصی بود که در برخورد با کسانی که به غفلت در

 

هنگام گفتگو تندی می کردند با صبر و متانت و بردباری عمل می نمود، و این روش برخورد او باید

 

درسی برای همه ی ما باشد. یکی از کسانی که از محضر پر فیض آن شهید بزرگوار استفاده ها

 

برده است در این باره چنین تعریف می کند:

 

در دادستانی که بودیم روزی برای کسب تکلیف و در جریان گذاردن استاد شهید به خبرگان رفتم.

 

پیامی از طرف آیت الله قدوسی داشتم. از فرصت استفاده کرده تصمیم گرفتم بسیاری مسائل

 

دیگر را که قلب من ویا برادران دیگر را می فشرد با ایشان در میان بگذارم. شهید بهشتی به دنبال

 

اداره ی جلسات صبح و عصر خبرگان در گوشه ای به تنهایی نماز می خواند و خسته به نظر

 

می رسید. 

 

به اقتضای جوانی با شدت و حدت مسائل دل خود را گفتم. اظهار نگرانی کردم و در حالی که

 

بهشتی خسته را در آن گوشه گیر انداخته بودم گاه بلند صحبت می کردم. شهید بهشتی، موقر

 

و متین با لبخند ملیح ساکت بود و مرا می نگریست.

 

تندی من و سکوت او لحظاتی ادامه یافت . احساس خاصی در من بوجود آمده خجل شدم. قبل

 

از اینکه به پاسخ بپردازد از جای بلند شد. خود را نزدیک من کشانید. بوسه ای بر پیشانی من

 

زد و گفت: از این همه شور و احساس لذت می برم.

 

بوسه ی پر از محبت ایشان روح آتشین مرا آرام کرد و عرق شرم را بر پیشانی من نشانید و

 

گفت:برادر چه باک! انقلاب نگرانی دارد، خستگی دارد، فشار می آورد، خطر می آورد و با اینهمه

 

سوز و گداز، و جوان و علاقمند نابسامانی ها را سامان می بخشیم. شما جوانان برای چه

 

هستید؟ بایر این کارها را انجام بدهید، ما نیز آن چه را که در توان داریم انجام می دهیم.