می توان در سایه آموختن
گنج عشق جاودان اندوختن
اول از استاد، یاد آموختیم
پس، سویدای سواد آموختیم
از پدر گر قالب تن یافتیم
از معلم جان روشن یافتیم
ای معلم چون کنم توصیف تو
چون خدا مشکل توان تعریف تو
ای تو کشتی نجات روح ما
ای به طوفان جهالت نوح ما
یک پدر بخشنده آب و گل است
یک پدر روشنگر جان و دل است
لیک اگر پرسی کدامین برترین
آنکه دین آموزد و علم یقین
***شهریار تبریزی***
دوباره ۱۲ اردیبهشت داره میاد و خاطرات تو ذهنم تداعی می شن
یادمه برای هر معلمی با زبان خودش می نوشتیم روزت مبارک
برای معلم انگلیسی می نوشتیم
Happy teacher's day to you
یا برای معلم ادبیات می نوشتیم
قدر استاد نکو دانستن
حیف استاد به من یاد نداد
برای معلم تاریخ هم می نوشتیم
روز باستانی معلم گرامی باد
خلاصه اون روز هر زنگ پای تخته بودیم
کلی هم از خودمون هنر در می آوردیم و تخته رو پر گل و بلبل می کردیم
و حسابی خودشیرین بازی در می آوردیم
سر کادو خریدن که دیگه هیچی همش دعوا سر این بود
که واسه معلما چی بخریم
(البته هنوز هم دعوا داریم)
می گم همین که به فکرشون هستیم براشون ارزش داره
من این جمله رو از زبون خیلی از معلم ها و استادام شنیدم
واقعا چه طوری می تونیم از زحماتشون تشکر کنیم
من فقط ازشون می خوام ما رو حلال کنن
چون خیلی اداشون و در می آوردیم
یادمه یه روز تیکه کلام یکی از استادا رو به خودش با همون لهجه گفتم
بیچاره نمی دونست بخنده یا گریه کنه
...
به هر حال ازشون می خوام با لطف خودشون از ما بگذرن
روز و هفته ی معلم بر همه ی معلمان بزرگوار مبارک باد