-
*یا ارحم الراحمین*
یکشنبه 29 آذرماه سال 1388 01:34
یا عِبادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیم(زمر/53) اى بندگانم که بر نفس خود ستم و اسراف کردید از رحمت خدا نومید مشوید که خدا تمامى گناهان را مىآمرزد، زیرا او آمرزنده رحیم است خداوند همه ی گناهان...
-
*طلوع*
یکشنبه 8 آذرماه سال 1388 20:25
چشم صنوبران سحر خیز بر شعله بلند افق خیره مانده بود . دریا، بر گوهر نیامده ! آغوش می گشود . سر می کشید کوه، آیا در آن کرانه چه می دید ؟ پر می کشید باد، آیا چه می شنید، که سرشار از امید، با کوله بار شادی، از دره می گذشت ، در دشت می دوید ! *** هنگامه ای شگفت ، یکباره آسمان و زمین را فرا گرفت ! نبض زمان و قلب جهان، تند...
-
*از دل برود هر آنکه از دیده برفت...*
جمعه 24 مهرماه سال 1388 15:13
جالبه که حتی کامنت های تبلیغاتی هم تحویل نمی گیرن!!!!!! البته مهم این نیست که چند نفر بیان وبلاگت و چند نفر نظر بدن مهم اینه که حد اقل خودت راضی باشی که نیستی!! هرکاری شرایط خاصی داره و نوشتن هم همین طوره . خب نوشتن ذوق می خواد قلم روان می خواد و از همه مهم تر انگیزه لازم داره که فکر کنم چند وقتیه انگیزه رو از دست...
-
*دریاب مرا، دریا!*
شنبه 11 مهرماه سال 1388 20:40
آخه چراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ یه متن به چه قشنگی نوشتم خواستم ثبت کنم یهو پرید حالا که اینجوری شد یه شعر از فریدون مشیری به اسم * دریاب مرا، دریا* می ذارم تا عصبانیتم فروکش کنه... ای بر سر بالینم، افسانه سرا دریا ! افسانه عمری تو، باری به سرآ دریا . *** ای اشک...
-
*یا علی*
جمعه 20 شهریورماه سال 1388 19:09
الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ بِاللَّیْلِ وَ النَّهارِ سِرًّا وَ عَلانِیَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُون کسانى که اموال خویش را شب و روز نهان و آشکار انفاق مىکنند پاداششان نزد پروردگارشان است، نه ترسى دارند و نه غمگین مىشوند ۱...
-
*تبریک+نیایش*
یکشنبه 15 شهریورماه سال 1388 14:55
بادا مبارک زاد روز حسن علیه السلام بر نور چشمش قاسم بن الحسن علیهما السلام *،*،*،*،*،*،*،*،*،*،*،*،*،*،*،*،*،*،* سلام خدمت دوستان عزیز حالتون خوبه؟ بالاخره بعد از کلی دوری اومدم که خاک وبلاگم رو بتکونم خیلی شرمنده ی ماه رمضان هستم به خدا ٬ بعد از ۱۶ روز که از این ماه مبارک می گذره زحمت کشیدم اومدم اما با دست خالی......
-
*سبز*
سهشنبه 2 تیرماه سال 1388 23:58
با تو دیشب تا کجا رفتم تا خدا وانسوی صحرای خدا رفتم من نمی گویم ملایک بال در بالم شنا کردند من نمی گویم که باران طلا آمد لیک ای عطر سبز سایه پرورده ای پری که باد می بردت از چمنزار حریر پر گل پرده تا حریم سایه های سبز تا بهار سبزه های عطر تا دیاری که غریبیهاش می آمد به چشم آشنا ، رفتم پا به پای تو که می بردی مرا با...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 26 خردادماه سال 1388 11:11
آنچه هر لحظه به جایی نرسد فریاد است
-
*بازگشت*
شنبه 2 خردادماه سال 1388 19:28
سلام حالتون چطوره؟ خوب هستید؟ برگشتم با یه دنیا دلتنگی و حسرت... خیلی خوب بود... این جوری می گم که دلتون بسوزه و قسمتتون بشه برید نجف و کربلا و خودتون اون شکوه و عظمت رو ببینید.... ... شاید دیگه غربت امیرالمومنین علیه السلام رو از چند فرسخی حس نکنیم شاید دیگه بعد از چهل ساعت تو راه بودن و نخوابیدن وقتی چشممون به ایوان...
-
*عشق*
دوشنبه 21 اردیبهشتماه سال 1388 14:26
خدایا کمکم کن حالا که دارم به آرزوم می رسم با معرفت و اخلاص زیارت کنم خدایا شکرت هر کی می خواست بره دل منو هم با خودش می برد به همه می گفتم توی قتلگاه به یاد من باش می گفتم: آخه من گناهکار کجا و زیارت کربلا کجا!!!!!! تا نری کربلا درک نمی کنی ... خدایا همه ی عاشقان امام حسین علیه السلام رو به آرزوشون برسون تا چشمشون به...
-
*یاد استاد*
جمعه 11 اردیبهشتماه سال 1388 23:51
رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم: لَیِّنوا لِمَن تُعَلِّمونَ وَ لِمَن تَتَعَلَّمونَ مِنه با کسانی که به آنان دانش می آموزید و کسانی که از آنان دانش فرا می گیرید با ملایمت و نرمی رفتار کنید. 1 <><><><><><><><><><><> امام صادق علیه السلام : مَن...
-
*بی دل*
سهشنبه 25 فروردینماه سال 1388 11:27
ألا بذکر الله تطمئن القلوب *،*،*،*،*،*،*،*،*،*،*،*،*،*،*،*،*،*،*،*،*،*،*،* در اوج ناکامی ها همیشه خدایی هست که داشتنش جبران تمام نداشته هاست. خدایا واژه ای که می خواهم برای ابراز ارادتم بهت بگم الآن بیهوده تو دهن همه می چرخه هر روز بی نهایت تکرار می شه ولی می خواهم بدونی و می دونم که می دونی می خواهم بدونی که این واژه...
-
*تولد بهار*
دوشنبه 26 اسفندماه سال 1387 21:16
"بهترین بهار، پایان انتظار است" سلام حال و احوالتون چطوره؟ ان شاءالله که خوب خوب باشید خب٬ پیش پیش عید نوروز و بهتون تبریک می گم امسال که هم بد بود هم خوب ٬ هم روزای بدش فوق العاده تلخ بود و هم روزای خوبش حسابی توپ و شیرین بود... و هم درسای زیادی از اتفاق های امسال گرفتم ... امیدوارم سال ۸۸ سالی پر از موفقیت...
-
*دل نوشته*
چهارشنبه 30 بهمنماه سال 1387 00:04
واقعا موندم چی بنویسم ! از چی بنویسم ! از کی بنویسم ! چند وقته حس نوشتن ندارم احساس می کنم ذهنم تنبل شده کلی با خودم کلنجار می رم آخرش فوقش یه شعر می نویسم بعضی وقتا هست که آدم نمی تونه حرف دلش و بزنه هیچ چی هم جز حرف دلش تو ذهنش نمیاد همیشه از وبلاگ هایی که دل نوشته بوده یا مطلبی برای گفتن داشته بیشتر خوشم میومده تا...
-
*قاصدک! هان٫ چه خبر آوردی؟*
دوشنبه 7 بهمنماه سال 1387 15:28
قاصدک ! هان ، چه خبر آوردی ؟ از کجا وز که خبر آوردی ؟ خوش خبر باشی ، اما ،اما گرد بام و در من بی ثمر می گردی انتظار خبری نیست مرا نه ز یاری نه ز دیار و دیاری باری برو آنجا که بود چشمی و گوشی با کس برو آنجا که تو را منتظرند قاصدک در دل من همه کورند و کرند دست بردار ازین در وطن خویش غریب قاصد تجربه های همه تلخ با دلم...
-
*ماجرای کربلا*
جمعه 20 دیماه سال 1387 23:30
ماجرای کربلا شرح بلای زینب است عصر عاشورا شروع کربلای زینب است شرح صدرش در نمی آید به فهم اهل دل صبر زینب آیت صبر خدای زینب است رو الم نشرح لک صدرک بخوان کاین آیه را عشق گفتا بعد پیغمبر ثنای زینب است باغبان گلشن سرخ ولایت اشک اوست حافظ خون شهیدان گریه های زینب است کوفه و روز اسیری دیدن زینب دریغ چون در و دیوار کوفه...
-
*شب یلدا*
دوشنبه 2 دیماه سال 1387 00:15
شب یلدا هم گذشت ... بازم مثل سالهای قبل دور هم جمع بودیم و هر چی تونستیم خوردیم و آخر سر لحظه ی قشنگ فال گرفتن بود خوش گذشت فال من هم این بود راهی بزن که آهی بر ساز آن توان زد شعری بخوان که با او رطل گران توان زد بر آستان جانان گر سر توان نهادن گلبانگ سربلندی بر آسمان توان زد قد خمیده ی ما سهلت نماید اما بر چشم دشمنان...
-
*ولادت امام رضا(ع)*
دوشنبه 20 آبانماه سال 1387 08:54
از فرمایشات حضرت امام ابوالحسن علی الرضا علیه آلاف التحیة و الثنا: مومن٫ مومن نگردد مگر آن که در او سه خصلت باشد: سنتی از پروردگارش٫ سنتی از پیامبرش و سنتی از امامش. سنت پروردگارش راز پوشی است و سنت پیامبرش مدارا با مردم و اما سنت امامش شکیبایی در سختی و تنگی است. ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ موج ستاره این...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 12 آبانماه سال 1387 03:03
سعی کن به جای تکرار و یاد آوری گذشته٬ از آن پند گیری *٬*٬*٬*٬*٬*٬*٬*٬*٬*٬*٬*٬*٬*٬*٬*٬*٬*٬*٬*٬*٬* هفته ی کرامت و همچنین میلاد حضرت معصومه(س) و روز دخترای پاک و معصوم مبارک البته از روزش که گذشت ولی به قول معروف ماهی رو هر وقت از آب بگیری می میره!...
-
*کتاب روشن حق*
سهشنبه 23 مهرماه سال 1387 12:26
دلم را در هوای گرم آیاتت رها کردم مرا از خود نرنجان من بی تو هیچم هر چه دارم و ندارم از توست مرا با خود آشناتر کن نگذار از تو دور شوم تو سرچشمه ی تمام دانش ها هستی تویی که کتاب روشن حق هستی تویی که در تمام هستی ام نقش داری اگه کوتاهی کردم منو ببخش
-
*نیایش امام*
یکشنبه 31 شهریورماه سال 1387 16:03
خدایا! از من درگذر آنچه را از من بدان دانا تری، و اگر بار دیگر به آن باز گردم تو نیز به بخشایش باز گرد. خدایا! آنچه از اعمال نیکو که تصمیم گرفتم و انجام ندادم ببخشای. خدایا! ببخشای آنچه را که با زبان به تو نزدیک شدم، ولی با قلب آن را ترک کردم. خدایا! ببخشای نگاه های اشارت آمیز، و سخنان بی فایده، و خواسته های بی مورد...
-
*ضیافت الله*
سهشنبه 12 شهریورماه سال 1387 10:29
ماه رمضان ، ماه عاشقی خدا، ماه بخشیده شدن گناه چقدر این ماه و دوست دارم ماهی که دست و پای شیطان در غل و زنجیره... خدایا به خاطر همه ی نعمتای خوبت ممنون خدای مهربون! توفیق بندگی خالصانه رو به ما بده "وَ إذا سَأَلَکَ عِبادی عَنّی فَإنی قَریبٌ" هرگاه بندگانم درباره ی من از تو سوال کردند به آنها بگو من نزدیکم......
-
*بازم سلام*
دوشنبه 4 شهریورماه سال 1387 17:05
سلااااااااااااااااااااااااااااااااام بالاخره تموم شد یه عالمه اتفاق جالب افتاد تو این دو سه روز خدایا شکرت شکر شکر شکر امیدوارم انرژی کافی برای وب نویسی رو داشته باشم تازگیا اعتماد به نفسم رفته بالا
-
*درس دارم+ یه عذر خواهی کوچولو*
سهشنبه 21 خردادماه سال 1387 19:56
شمعی در درونت بیافروز که در بدترین شرایطی که برایت پیش می آید شعله اش به لرزه نیفتد. ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ مثل اینکه ما نمی خوایم هیچ وقت از درس خلاص بشیم این دفعه نمی خوام تعطیل کنم ولی کم میام خیلی درس دارم یه امتحان حیاتی دارم که اگه قبول نشم زحمت چند سال به هدر می ره یه حدیث از امام صادق(ع)...
-
*سکوت مدینه*
چهارشنبه 15 خردادماه سال 1387 11:39
،،،شهادت بی بی دو عالم حضرت فاطمه زهرا(س) و همچنین سالگرد رحلت امام(ره) عزیز و قیام خونین ۱۵ خرداد تسلیت باد،،، بی روی دوست عقده ز دل وا نمی شود دردی مرا بود که مداوا نمی شود در غربت و سکوت مدینه پس از پدر دیگر کسی مصاحب زهرا نمی شود غصب فدک جفای سقیفه غم علی(ع) رازی دست سر مُهر که معنا نمی شود دردا در این فضای نفس...
-
*انتظار*
جمعه 3 خردادماه سال 1387 15:19
کویر تشنه به جان رسیده ام از طعن آن و این، بی تو مرا دلی است به اندوه و غم قرین، بی تو از آن زبان نگشایم به شکوِه از هجرت که نیست ذوق سخن در دل حزین، بی تو هزار تیــــــر بلا از غمت به جان آمد هزار داغ نشسته است بر جبین، بی تو در این هوای نفس گیر، نغمه ی مرغان ز دستبُردِ خزان گشته بی طنین، بی تو چو شمعِ کشته ندارد...
-
*روز معلم*
سهشنبه 10 اردیبهشتماه سال 1387 23:36
می توان در سایه آموختن گنج عشق جاودان اندوختن اول از استاد، یاد آموختیم پس، سویدای سواد آموختیم از پدر گر قالب تن یافتیم از معلم جان روشن یافتیم ای معلم چون کنم توصیف تو چون خدا مشکل توان تعریف تو ای تو کشتی نجات روح ما ای به طوفان جهالت نوح ما یک پدر بخشنده آب و گل است یک پدر روشنگر جان و دل است لیک اگر پرسی کدامین...
-
*کل نفس ذائقة الموت...*
جمعه 6 اردیبهشتماه سال 1387 02:35
کُلُّ نَفسٍ ذائِقَةُ الموتِ ثُمَّ إلَینا تُرجَعون نمی دونم چی بگم پاک گیج شدم درست یک هفته از اون حادثه ی دلخراش می گذره عده ای از بچه های قرآنی در راه زیارت حضرت معصومه (س) تصادف شدیدی کردن و چهار نفر از این بچه ها به صاحب قرآن پیوستند و عاشقانه با خدا ملاقات کردن. می دونستن که این دنیای فانی و لعنتی جای موندن نیست...
-
*عادت منظره ها*
چهارشنبه 21 فروردینماه سال 1387 01:38
وقتی که از تجسم تهاجم فردا به تسلیم امروز می رسی بگذار خاطره ها را گریه کنم بگذار شعر شوم آن قدر که دروغ بپنداری ام و در انزوای حقیقت رویایم بخوانی تو پنجره ای باش که رو به عادت منظره ها باز شود ولی از من مخواه چنین که بدون انتظار و قاصدک و باد اتفاقی بیش نخواهم بود که روزی فراموش می شود دلم را در خاطره ها رها کن...
-
*تولد*
چهارشنبه 29 اسفندماه سال 1386 01:47
سلام دوستان عزیزم حالتون خوبه؟ عید نوروز برهمتون مبارک یادش بخیر انگار همین دیروز بود بعد از اینکه از فرزند آفتاب دل کنده بودم دوباره به فکر این افتادم که اینجا شروع کنم به نوشتن می خواستم واسش اسم پیدا کنم طبق عادت همیشگی از حضرت حافظ کمک خواستم دیوان و باز کردم این بیت اومد غبار راه گذارت کجاست تا حافظ به یادگار...